کد مطلب:301441 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:134

زهرا و علی فضائل خود را برای یکدیگر بازگو می کنند


47- روایت شده كه روزی علی علیه السلام و همسرش حضرت زهراء علیهاالسلام به صحرا رفته و به هنگام خوردن خرما با گفتن كلماتی با یكدیگر مزاح كردند، علی علیه السلام فرمود: آی فاطمه، رسول خدا مرا بیشتر از تو دوست می دارد. حضرت زهرا علیهاالسلام گفت: از تو عجیب است، آیا می شود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تو را بیش از من دوست داشته باشد در حالی كه من میوه دل او


و عضوی از پیكرش و شاخه ای از شاخسارش می باشم و غیر از من فرزندی ندارد؟!

علی علیه السلام فرمود: ای فاطمه اگر سخن مرا قبول نداری بیا تا نزد پدرت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم برویم.

سپس آندو با هم نزد پیامبر رفتند. حضرت فاطمه پیش دستی كرده و گفت: ای رسول خدا كدام یك از ما دو نفر نزد تو محبوبتریم، من یا علی؟!

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: تو به من محبوبتری و علی از تو برای من عزیزتر است، به دنبال فرمایشات حضرت رسول، علی علیه السلام گفت: آیا من به تو نگفتم كه فرزند فاطمه با تقوایم، زهراء علیهاالسلام فرمود: من نیز دختر خدیجه كبرایم، علی گفت: من فرزند صفایم، فاطمه گفت: من دختر سدره المنتهی می باشم، علی گفت: من فخر كائناتم، فاطمه گفت: من دختر كسی هستم كه بخدا نزدیك، و نزد آن آنچنان گرامی شد كه گوئی به فاصله دو تیر كمان و یا نزدیكتر نسبت به پروردگارش قرار گرفت، علی گفت: من پسر زنان پاكدامنم، فاطمه گفت: من دختر زنان شایسته و با ایمانم، علی گفت: خدمتگزارم جبرئیل است، فاطمه گفت: خطبه خواننده ام در آسمان را حیل، و خدمتگزارم گروه های فرشتگان یكی بعد از دیگری است، علی گفت: من در جایگاه دور دست و بلند زاده شدم. فاطمه گفت: من هم در مقام والا و بلند مرتبه به ازدواج و همسری در آمدم...

علی گفت: شیعیان من از علم من می نگارند، فاطمه گفت: ظرف دانش شیعیان من نیز از دریای علمم لبریز می شود، علی گفت: من كسی هستم كه خداوند اسم مرا از اسم خود مشتق ساخته، او عالی است و من علیم، فاطمه گفت: من نیز این چنینم، او فاطر است و من فاطمه، علی گفت: من حیات عارفینم، فاطمه گفت: من راه رهائی را راهنمایم، علی گفت: من بعد از


رسول خدا بهترین آفریدگانم، فاطمه گفت: من نیز نیكوكار و پاكیزه ام... [1] .


[1] فضائل ابن شاذان / 80- 82.